دانلود مقاله فارسی

منابع دانلود مقاله فارسی

درباره Google Scholar برای جستجوی مرجع استناد چیست؟ مزایا و معایب

سؤال : آیا کسی این مطالعه اخیر را در مورد تأثیر مدت زمان خواب شبانه بر بیان ژنهای چاقی استناد کرده است؟ همین 7 ماه پیش منتشر شد

               Watson NF ، Harden KP ، Buchwald D، Vitiello MV، Pack AI، Weigle DS، Goldberg J.
               مرکز خواب پزشکی دانشگاه واشنگتن ، سیاتل ، WA 98104-2499 ، ایالات متحده.
               مدت زمان خواب و شاخص توده بدنی در دوقلوها: تعامل ژن و محیط.
               خواب. 2012 مه 1؛ 35 (5): 597-603.
 

نتایج : جست و جو در گوگل اسکولار چه چیزی را یافتم که در بانکهای اطلاعاتی دیگر پیدا نکردم؟

مزایا: دسترسی به نسخه های مقالات علمی
 
Google Scholar یک نسخه از مقاله علمی را در مجله ناتوانی و توانبخشی مربوط به شاخص توده بدنی در آمپوت ها بازگرداند . این یک مقاله مرتبط با استناد به مقاله من بود. از آنجا که این یک نسخه چاپی است (قبل از انتشار این شماره به طور آنلاین منتشر شده است) ، هنوز توسط وب سایت علوم ، PubMedCentral ، شاخص استناد به Biosis یا CINAHL ایندکس نشده بود. وقتی مقاله به طور رسمی منتشر شود ، توسط این بانکهای اطلاعاتی فهرست بندی می شود. [این امر در PubMedCentral گنجانده خواهد شد زیرا این تحقیق به بودجه NIH بستگی دارد.]
 

منفی: نتایج نادرست
 
Google Scholar همچنین گزارشی در مورد چاقی را با عنوان "F is for Fat: چگونه سیاست های چاقی شکست می خورند" از بنیاد رابرت وود جانسون در سال 2008 بازگرداند. این می تواند جالب باشد ، اما در واقع به مقاله من استناد نمی کند. گزارش چاقی قبل از انتشار مقاله من نوشته شده است.
 
منبع

تعداد استناد به نشریات

نوع استناد به نشریات

دقیق؟

کامل؟

مرتبه بهنگام

 

 

 

 

 

 

وب علوم

1

سرمقاله ای که در همان شماره به چاپ رسیده است

آره

نه

2

اسکوپوس

1

سرمقاله ای که در همان شماره به چاپ رسیده است

آره

نه

2

PubMedCentral

1

سرمقاله ای که در همان شماره به چاپ رسیده است

آره

نه

2

CINAHL

0

 

N / A

نه

3

Google Scholar

2

(1) پیش نویس مقاله علمی (2) گزارش بنیاد رابرت وود جانسون در مورد چاقی

نه

نه

1

 
 [جستجوهای انجام شده 12 دسامبر 2012]
خط پایین
1. Google Scholar برای یافتن منابع ارجاع که ممکن است در سایر پایگاه های داده استاندارد موجود نباشد ، عالی است.

2. به Google Scholar برای تعیین فاکتور تأثیر نویسنده یا ضریب تأثیر تحقیقات برای اهداف علمی نباید به آنها اعتماد کرد.

Google یک پایگاه داده نیست
برخلاف منابع دیگر برای جستجوی مرجع استناد شده ،

Google Scholar یک موتور جستجوی اینترنتی است ، نه یک بانک اطلاعاتی سازمان یافته.
دامنه Google Scholar محدود به انتشارات علمی نیست.
عناوین مجله و مدت زمان پوشش در Google Scholar مشخص نشده است.
Google Scholar توسط انسان ساختار و فهرست بندی نشده است.
Google Scholar انتشار مطالبی را که در پایگاه داده های استاندارد کتابشناختی گنجانده نشده است ، بازیابی می کند.
Google Scholar ممکن است همان نشریه را در چندین مکان بازیابی کند: در وب سایت های آزمایشگاه تحقیق ، ثبت اختراعات ، در ارائه های پاورپوینت و غیره.
هیچ ابزار متریک استناد اندازه گیری دقیقی از تأثیر تحقیقات نیست. با این وجود ، به یاد داشته باشید که  تعداد نشریات استناد شده در Google Scholar ذکر شده احتمالاً یک عدد متورم است . این تعدادی نیست که باید اعضای هیئت علمی به دنبال ارتقاء به آنها اعتماد کنند.

+ نوشته شده در  دوشنبه 9 دی 1398ساعت 0:30  توسط خانم یزدانی 

چگونه یک مقاله تحقیقاتی بنویسیم که A را کسب کند

وظیفه شما نوشتن مقاله تحقیق است. آیا می دانید چگونه یک مقاله تحقیقاتی با مقاله های دیگر متفاوت است ، مثلاً یک مقاله بگویید ؟ اگر مدتی از مدرسه خارج شده اید ، حتماً قبل از اتلاف وقت خود ، تکلیف را درک کنید. ما شما را در طی 10 مرحله طی می کنیم.

01
از 10
موضوع خود را انتخاب کنید
اولین مکان برای شروع انتخاب یک موضوع است. شما ممکن است راهنمایی هایی از معلم خود داشته باشید و لیستی از گزینه ها را انتخاب کنید ، یا ممکن است زمینه گسترده ای را انتخاب کنید. در هر صورت ، موضوعی را انتخاب کنید که آتش شما را روشن کند. اگر نمی توانید موضوعی را پیدا کنید که اشتیاق به آن داشته باشید ، موضوعی را انتخاب کنید که حداقل به آن علاقه دارید. می خواهید مدتی را صرف این موضوع کنید. شما نیز ممکن است از آن لذت ببرید.

بسته به مدت زمان چاپ مقاله شما ، انتخاب موضوعی که به اندازه کافی بزرگ باشد برای پر کردن آن صفحات بسیار مهم است.

ما ایده هایی برای شما داریم:

10 موضوع مقاله در مورد زنان
10 موضوع مقاله در مورد سلامت
02
از 10
لیستی از سوالات احتمالی تهیه کنید
حالا که موضوع دارید ، در مورد آن کنجکاو شوید. چه سوالاتی دارید؟ بنویسشون روی برگه. آرزو می کنید که درباره این موضوع بدانید؟ از افراد دیگر سؤال کنید. چه آنها در مورد موضوع خود تعجب می کنم؟ سؤالات واضح چیست؟ عمیق تر حفاری کنید با انتقادی فکر کنید . در مورد هر جنبه از موضوع خود سؤال کنید.

لیستی از جوانب مثبت و منفی را در صورت لزوم ، طرف های بحث برانگیز در مورد ، عوامل ، هر چیزی که به شما در تعیین زیرنویس های احتمالی کمک می کند ، تهیه کنید. شما در تلاش هستید تا موضوع را به قطعات کوچکتر تقسیم کنید تا به شما در سازماندهی مقاله کمک کند.

03
از 10
تعیین جایی که ممکن است پاسخ ها را بیابید
حالا از هر زاویه ای به موضوع خود بیاندیشید. آیا طرفین مسئله وجود دارد؟ بیشتر از دو؟

اگر طرفین وجود دارد ، به دنبال متخصصان هر دو طرف باشید. شما می خواهید با خبرگان مصاحبه کنید تا اعتبار مقاله خود را ارائه دهید. شما همچنین تعادل می خواهید. اگر یک طرف را ارائه دهید ، طرف دیگر را نیز ارائه دهید.

انواع منابع را در نظر بگیرید ، از روزنامه ها ، کتاب ها ، مجلات و مقاله های آنلاین گرفته تا افراد. به نقل از افرادی که با آنها مصاحبه می کنید ، صحت مقاله شما را می دهد و آن را منحصر به فرد می کند. هیچ کس دیگر همان مکالمه شما را با یک متخصص نخواهد داشت.

از رفتن به صدر لیست خبره ها نترسید. فکر ملی کنید. ممکن است "نه" دریافت کنید ، اما این چه چیزی است؟ شما 50 درصد شانس دریافت "بله" را دارید.

چرا و در کجا باید هنگام نوشتن مقاله به جستجوی فراتر از شبکه بپردازید

04
از 10
با متخصصان خود مصاحبه کنید
مصاحبه های شما می توانند بصورت حضوری یا تلفنی انجام شوند.

هنگامی که با کارشناسان خود تماس می گیرید ، بلافاصله خود و دلیل تماس خود را شناسایی کنید. سؤال کنید که آیا زمان مناسب برای صحبت کردن است یا اینکه ترجیح می دهند برای یک زمان بهتر قرار ملاقات بگذارید. اگر مصاحبه را برای متخصص مناسب کنید ، آنها مایل هستند اطلاعات را با شما به اشتراک بگذارند.

کوتاه و نکته را حفظ کنید. یادداشت های خیلی خوبی بگیرید . مراقب اظهارات نقل قول باشید و دقیقاً درست آنها را پایین بیاورید. از کارشناس خود بخواهید در صورت لزوم یک نقل قول را تکرار کند. بخشی را که نوشتید تکرار کنید و از آنها بخواهید که اگر همه چیز را نگرفتید ، فکر را تمام کنند. استفاده از ضبط صوت یا برنامه ضبط ایده خوبی است ، اما ابتدا از آنها بخواهید و به یاد داشته باشید که برای رونویسی از آنها زمان لازم است.

حتماً حروف صحیح اسامی و عناوین را بدست آورید. زنی را می شناسم که اسمش میکال است. فرض نکنید

همه چیز را تاریخ کنید

05
از 10
جستجوی اطلاعات بصورت آنلاین
اینترنت مکانی شگفت انگیز برای یادگیری انواع چیزها است ، اما مراقب باشید. منابع خود را بررسی کنید. صحت اطلاعات را تأیید کنید. مطالب زیادی در اینترنت وجود دارد که صرفاً نظر کسی است و واقعیت ندارد.

از موتورهای جستجوگر مختلف استفاده کنید. از Google ، Yahoo ، Dogpile یا موتورهای زیادی در آنجا نتایج متفاوتی خواهید گرفت.

فقط به دنبال مواد تاریخ دار باشید. بسیاری از مقالات تاریخ را شامل نمی شوند. اطلاعات می تواند جدید یا 10 ساله باشد. بررسی.

فقط از منابع معتبر استفاده کنید و حتماً اطلاعاتی را که استفاده می کنید به منبع اختصاص دهید. شما می توانید این کار را با استفاده از پاورقی ها یا با بیان "" طبق گفته دب پترسون ، کارشناس آموزش مداوم در adult.about.com .... "

06
از 10
کتاب های تمیزکاری در مورد موضوع
كتابخانه ها چشمه هاي اطلاعاتي شگفت آور هستند. از یک کتابدار بخواهید تا در یافتن اطلاعات در مورد موضوع به شما کمک کند. ممکن است مناطقی در کتابخانه وجود داشته باشد که با آنها ناآشنا باشید. پرسیدن. این همان کاری است که کتابداران انجام می دهند. آنها به مردم کمک می کنند کتاب های مناسب را پیدا کنند.

هنگام استفاده از هر نوع اثر چاپی ، منبع را بنویسید - نام و عنوان نویسنده ، نام انتشار ، هر آنچه که برای یک کتابشناسی دقیق لازم دارید. اگر آن را در قالب کتابشناسی بنویسید ، بعداً وقت خود را ذخیره می کنید.

قالب کتابشناسی برای کتاب با نویسنده مجرد:

نام خانوادگی نام. عنوان: زیرنویس (زیر خط دار). شهر ناشر: ناشر ، تاریخ.

تغییرات وجود دارد. کتاب دستور زبان معتبر خود را بررسی کنید. من می دانم که شما یکی دارید. اگر این کار را نکنید ، یکی را دریافت کنید.

07
از 10
یادداشت های خود را مرور کنید و پایان نامه خود را تعیین کنید
در حال حاضر شما یادداشت های گالور دارید و شروع به شکل گیری ایده اصلی از مقاله خود کرده اید. هسته اصلی مسئله چیست؟ اگر مجبور بودید همه چیزهایی که یاد گرفته اید را به یک جمله متراکم کنید ، چه می گوید؟ این رساله شماست . در روزنامه نگاری ، ما آن را لیدر می نامیم .

این نکته ای است که شما به طور خلاصه می خواهید در مقاله خود بسازید.

هرچه اولین جمله خود را جذاب تر کنید ، احتمال آن وجود دارد که مردم بخواهند خواندن خود را ادامه دهند. این می تواند یک آمار تکان دهنده باشد ، سوالی که خواننده شما را در موقعیت جنجالی قرار می دهد ، نقل قول قابل توجه یکی از کارشناسان شما ، حتی چیزی خلاقانه یا خنده دار. شما می خواهید خواننده خود را در همان جمله اول جلب کنید و استدلال خود را از همان جا مطرح کنید.

08
از 10
پاراگرافهای خود را سازماندهی کنید
نوشتن-وینسنت-Hazat-PhotoAlto-Agency-RF-مجموعه-گتی-تصاویر-pha202000005.jpg
Vincent Hazat - مجموعه های RF آژانس PhotoAlto - Getty Images pha202000005
آن زیرنویسهایی را که قبلاً مشخص کرده اید به خاطر دارید؟ حالا شما می خواهید به سازماندهی اطلاعات خود را تحت آن عنوان فرعی، و سازماندهی سرفصلهای خود را در جهت است که باعث می شود بیشتر حس منطقی است.

چگونه می توانید اطلاعاتی را که جمع آوری کرده اید به روشی ارائه دهید که به بهترین وجه از پایان نامه شما پشتیبانی کند؟

در گانت ، روزنامه نگاران از فلسفه پنج نمودار اول پیروی می کنند. مقالات در پنج بند اول به چهار عنصر تمرکز می کنند: اخبار ، تأثیر ، متن و بعد انسانی.

09
از 10
مقاله خود را بنویسید
نگارش توسط Patagonik Works - گتی ایماژ
Patagonik Works - گتی ایماژ
مقاله شما تقریباً آماده است تا خود را بنویسد. شما زیرنویس ها و تمام اطلاعاتی را که در زیر هریک قرار دارد ، بدست آورده اید. یافتن آرام، جای خلاق به کار ، آن است که آیا در دفتر خانه خود را با درب بسته، در خارج در پاسیو دوست داشتنی، در یک کافی شاپ پر سر و صدا، یا منزوی در یک کابین یا اطاقک چوبی کتابخانه.

سعی کنید ویرایشگر داخلی خود را خاموش کنید. هر آنچه را که می خواهید در هر بخش درج کنید بنویسید. وقت خواهید داشت که برگردید و ویرایش کنید.

از واژگان و واژگان خود استفاده کنید. شما هرگز ، هرگز نمی خواهید سرقت ادبی کنید. قوانین استفاده منصفانه را بدانید. اگر می خواهید از عبارات دقیقی استفاده کنید ، این کار را با نقل قول از یک شخص خاص یا تور زدن یک گذرگاه خاص انجام دهید و همیشه منبع را اعتبار کنید.

بیانیه پایانی خود را با پایان نامه خود مرتبط کنید. آیا نظر خود را بیان کرده اید؟

10
از 10
ویرایش ، ویرایش ، ویرایش
تحویل دانش آموزان توسط جورج دویل-استکبی-گتی ایماژ
جورج دویل-Stockbyte-گتی تصاویر
وقتی وقت زیادی را با کاغذ گذرانده اید ، خواندن آن به صورت عینی دشوار است. اگر می توانید حداقل یک روز آن را کنار بگذارید. وقتی دوباره آن را برداشتید ، سعی کنید آن را مانند خواننده اول بخوانید . تقریباً می توانیم تضمین کنیم که هر بار که مقاله خود را می خوانید ، راهی برای بهتر شدن آن از طریق ویرایش پیدا خواهید کرد. ویرایش ، ویرایش ، ویرایش کنید.

آیا استدلال شما منطقی است؟

آیا یک پاراگراف به طور طبیعی به قسمت بعدی جریان می یابد؟

آیا دستور زبان شما صحیح است؟

آیا از جملات کامل استفاده کردید؟

آیا دستاوردهای برجسته ای وجود دارد؟

آیا همه منابع به درستی اعتبار می شوند؟

آیا پایان شما از پایان نامه شما پشتیبانی می کند؟

آره؟ آن را وارد کنید!

نه؟ شما ممکن است یک سرویس ویرایش حرفه ای را در نظر بگیرید. با دقت انتخاب کنید شما می خواهید برای ویرایش مقاله خود کمک کنید ، نه نوشتن آن. Essay Edge یک شرکت اخلاقی است که باید مورد توجه قرار دهد.

+ نوشته شده در  يکشنبه 1 دی 1398ساعت 23:52  توسط خانم یزدانی 

اصلاحات خورد

من تجدید نظر کردم من و همکار من کریس و حدود هشت نسخه از یک نسخه خطی کتاب را تهیه کرده ایم. بله ، درست خوانده اید ، هشت. از دو نسخه از فصل های جداگانه از طریق دو نسخه موقت برای دستیابی به نسخه ارسال شده برای بررسی ، به سه نسخه دیگر از نسخه نهایی ، هر یک به صورت نهایی مشخص شده اند ، اما در واقع اینطور نیست ... ما نوشته ایم و دوباره بازنویسی کرده ایم و کمی بیشتر بازنویسی کرده ایم.

یک نویسنده آکادمیک به روشنی نیاز به داشتن یک Inner Critic Strong - SIC - یک ارزیاب داخلی دارد که می توانید در مورد ویرایش و ویرایش آن کار کنید . SIC هنگام تولید پیش نویس های اولیه مزاحم است و من با خوشحالی می توانم در ابتدای هر پروژه نوشتن جدید ، SIC خود را از بین ببرم. اما در پایان نیست. SIC برای تمیز کردن و پاکسازی ضروری است.

اما سپس SIC در مورد حلق آویز و حلق آویز است. نه تنها آرزو می کنم که SIC من کمتر نگران دستیابی به کمال باشد بلکه توانایی واقعی من در خواندن و تصحیح متن مطابق با استانداردهای بالای غیرواقعی SIC است. حتی دیروز - در نسخه شماره هشت ، کار بر روی متنی که کریس ، خواننده ای بسیار دقیق تر از خود نامتناسب من ، با دقت اثبات کرده بود - برخی از خطاها و ناسازگاری های باقیمانده را آشکار کرد.

وقتی برای اولین بار پرونده را باز کردم - دوباره ، آه - و شروع به خواندن کردم ، به نظر می رسید که ما آن را ترک کرده ایم. صفحات و صفحات بدون هیچ نگرانی من احساس خوشبینی کردم. شاید بالاخره

و بعد هم آنجا بود تکرار کلمه یک جمله طولانی کاملاً گمشده در اینجا ، یک کلمه جدید در اینجا ، اوه و این باید به یک جمله کلمات کمتری تبدیل شود ، و من این نکته را به اینجا منتقل می کنم بنابراین بهتر می خواند و من به نظر نمی رسد که این را واضح تر بگویم و من می دانم که من می خواهم حتی وقتی این نسخه را می بینم متنفرم از این آخرین نسخه متنفرم.

چند ساعت بعد و من از خواندن همان مطالب قدیمی خیلی خسته شدم. این همه بی معنی است. چرا کسی این را می خواند؟ چیزی برای گفتن نیست. هیچی چیزی نیست این عصبانی کننده است. من از عدم تکمیل متنفرم و متنفرم و می خواهم این کار را تمام کنم. این کار را متوقف کنید . اما SIC گوش نمی داد. من وقتی صبح زود روی متن نشستم و وقت ناهار خرد شدم ، کاملاً انرژی کردم.

می دانم که اینجا تنها نیستم. به نظر می رسد آخرین مراحل کار روی پایان نامه نیز برای همیشه ادامه خواهد یافت. مهم نیست که چند بار شما یا شخص دیگری متن را بخوانید ، به نظر می رسد همیشه کارهای بیشتری انجام می شود. بیشتر بیشتر بیشتر.

IMG_0546من می دانم که برخی از مردم تحمل پایان نامه یا کتاب خود را ندارند ، اما من مشکل مخالف دارم. متن خوب و واقعاً از استقبال آن فراتر می رود و من واقعاً می خواهم از آن عکس بگیرم. برو آغاز شد متن لعنتی. اما آن اسكیكی دلپذیر وجود دارد كه می گوید: " بیایید اطمینان حاصل كنیم ، بیایید نگاه كمی دیگری داشته باشیم ، یك نگاه دو نفره به شما آسیب نمی رساند ... "

من در حال حاضر در واكنش گذشته تجديدنظر كرده ام كه ​​روش فراتر از انتظار اصلاح شده است ، اثبات شده بر فراتر از كمرنگ.

اما سرانجام سرانجام - ما در حال تسلیم ویرایش هستیم . بله خواننده عزیز ، متن برای چیزی که فقط امیدوارم آخرین باری باشد خاتمه یافته است. خوب ، آخرین بار تا زمانی که ما درخواست نمایش ویرایش نسخه را به عقب برگردانیم. و سپس اثبات وجود دارد. اثبات این تجدید نظر در ... این نیست که به باز کردن کتاب جدید بپردازید و در صفحه باز می شود و می بینید ... Noooooo ...

کار یک نویسنده هرگز انجام نمی شود.

این من و پیمانکارم در گوشه و کنار هستیم.

+ نوشته شده در  سه شنبه 19 آذر 1398ساعت 4:09  توسط خانم یزدانی 

شریک نویسندگی خود را با دقت انتخاب کنید

ما در مورد مزایای همکاری در نوشتن چیزهای زیادی می شنویم. من همیشه درباره اینکه چقدر خوب است که شرکای نویسندگی مرتب داشته باشید خوب است.

اما همه همکاریها به خوبی نتیجه نمی گیرند. همه چیز می تواند اشتباه باشد. مردم وزن خود را نمی کشند. افراد مهلت ندارند آنها واقعاً بد نوشته اند و دشوار است بدون از بین رفتن احساسات ، مشکلات را مرتب کنید. مردم از ایده ها ، عبارات ، جملات ، پاراگراف ها صرفنظر نخواهند کرد زیرا بیش از حد به آنها متصل هستند. آنها فقط آمادگی سازش را ندارند تا بتوانند نوشتار را انجام دهند. به نظر می رسد هر تغییری مشکلی ایجاد می کند.

هر یک از موارد فوق می تواند باعث درگیری شود که در بدترین حالت ، بدون حل باقی بماند. واقعیت این است که ما نمی توانیم با همه بنویسیم.

اخلاقی این است که انتخاب شرکای نویسندگی به خوبی ضروری است. این به معنای انتخاب بودن است. وقتی شخصی بخواهد شریک نویسندگی ما باشد ، بیش از حد سپاسگزار یا پراکنده می شویم. به همان اندازه وسوسه انگیز است که از کسی بخواهید که هنگام انجام تکالیف نویسندگی مشکلی داشته باشد یا خسته کننده باشد.

شریک زندگی منظم من ، باربارا ، به یاد می آورد که چگونه ، در اوایل کارش ، از وی دعوت شد تا یک فصل را به یک کتاب برجسته اختصاص دهد و به راحتی وحشت داشت. او تصمیم گرفت از همكاری خود بخواهد كه نویسنده همكاری باشد ، زیرا آنها قبلاً تحقیقاتی را با هم انجام داده بودند. این یک فاجعه بود این شخص به موقع متن تولید نکرده یا مهلت های خود را ملاقات نکرده است و تنها هنگامی مشارکت داشته است که باربارا تهدید کرده است که به عنوان یک نویسنده تنها می نویسد. ناگهان متن ظاهر شد ، اما از نظر سبک متفاوت بود ، در مفهوم سازی آن غافل بود و نه به کار. ماساژ دو بخش با هم بسیار بیشتر از این بود که اگر باربارا در وهله اول تمام این کارها را انجام داده بود.

نظارت ، قبل از هر چیز ، یک رابطه شخصی نیست 
اوه عزیزم ، بیایید با هم مقاله بنویسیم

یکی از راه حلها ، دوستیابی سریع برای شرکای نویسنده بالقوه است. تصور کنید که خودتان سه دقیقه در یک میز بنشینید تا مصاحبه ای با همکاران آینده نگارش کنید. فکر می کنید چه سؤال می کنید؟
چقدر سریع می نویسید؟ آیا تاکنون مهلتی ندیده اید؟ اگر اختلاف نظر داشته باشیم چه خواهید کرد؟ چگونه با انتقاد کنار می آیید؟ آیا از سخنان خود باارزش هستید؟ نظر شما درباره متناوب چه کسی اولین نویسنده است؟ بزرگترین ضعف شما به عنوان نویسنده چیست؟ بدترین کاری که من به عنوان نویسنده شما توانستم انجام دهم چیست؟ نویسندگان دانشگاهی مورد علاقه شما چه کسانی هستند؟ آیا می توانید مرجع یک نویسنده قبلی ارائه دهید؟ چرا و چگونه آخرین همکاری نوشتاری شما پایان یافت؟

سیاست آکادمی ممکن است به ما اجازه ندهد چنین حرفهایی را با صدای بلند بیان کنیم ، اما نکته اینجاست که آیا ما شریک نویسندگی را برای یک شبانه روز انتخاب می کنیم یا برای یک رابطه طولانی مدت ، مشکلات ذکر شده در اوایل می تواند منجر به دردناک شود جدایی فکر کردن در مورد مشکلات احتمالی پیشاپیش ممکن است خودانگیز و رمانتیک نباشد ، اما می تواند از دل درد غیرضروری جلوگیری کند.

ممکن است یافتن راه هایی برای گفتگو در مورد نوشتن در زمینه همکاری قبل از شروع سرمایه گذاری جدید با شریک جدید دشوار باشد. اما ممکن است محتاطانه باشد. 

+ نوشته شده در  سه شنبه 19 آذر 1398ساعت 4:08  توسط خانم یزدانی 

پنج ترس آکادمیک

آخرین نسخه خطی کتاب ناپدید می شود. تقریباً تمام شده است و از دست دادن آن غیرقابل تحمل خواهد بود. حتی نمی توانم درک کنم که از دست دادن باز می گردم ، مجبور به بازنویسی همه آن ها هستم. اما این اتفاق نخواهد افتاد واقعاً چنین نخواهد شد. نه واقعا. من چندین نسخه دارم ، ناشران نسخه اول دارند ، مانند داوران ، در ابر است ، در درایو پشتیبان من است و غیره. هنوز هم نگران هستم.
کتابخانه مرجع من ناپدید می شود. یک روز از خواب بیدار می شوم و دیگر کار نمی کند. اوه قطع در، که تا اتفاق افتاده است. این زمانی است که توسعه دهندگان سیستم عامل های مختلف با یکدیگر صحبت نمی کنند ... نسخه جدید این کلمه با نرم افزار کتابشناسی صحبت نمی کند و خط راهنما فقط می گوید بله و وب سایت می گوید نسخه قدیمی کلمه خود را حذف نکنید زیرا شما هستید. در حالی که نسخه جدید و سازگار خود را مرتب می کنیم به آن نیاز خواهیم داشت ... بله درسته. همانطور که اتفاق می افتد من نسخه قدیمی را حذف نکردم زیرا به همه شما مشکوک هستم. تعداد زیادی از شما ، آخرین نفر.
من پایان نامه ای را که بررسی می کنم از دست می دهم. خوب هرگز این اتفاق نیفتاده است اما می تواند. واقعاً ، می توانست و من نگاه می کردم ، و من می خواهم ، بسیار باورنکردنی احمقانه به دانشگاه برگردم (و محقق دکتری) بگویم که من دیگر نمی توانم این کتاب بزرگ را پیدا کنم. به سختی رأی اعتماد به نفس در آزمونگر شما است؟ اما حدس می زنم که آنها جایگزین آن می شوند و چیزی که واقعاً از دست می دهم چهره است.
من فراموش می کنم که برای یک امر حیاتی شوم. من خاطرات خود را به طور کامل به دیجیتال تغییر داده ام و به نظر می رسد که مرتباً در مناطق مختلف زمان گم می شود. من هنوز وقتها را از ساعتهای اولیه نامرئی روز بعد بازی می کنم ، میراثی که در سال نو در استرالیا دور شدم. من می توانم با جلسات گمشده و قرار ملاقات های کثیف زندگی کنم و عادت کرده ام که نتوانم جلسات متضاد و همچنین ممکن را انجام دهم. اما غیرقابل تصور خواهد بود - نه ، مشکل این است که کاملاً متفکرانه است - برای مدیریت یک زندگی جدی.
یکی از این ایمیلهایی که میلیونها پوند از یک بستگان مرده دور به من پیشنهاد می دهد ، آن دسته از ایمیلهایی که به محض دیدن آنها حذف می کنم ، واقعاً صادق است. یکی از آن ایمیلهایی که به من می گوید رمز عبور خود را تغییر دهم و تعادل خود را بررسی کنم زیرا معاملات جدید عجیب و غریب دارم صادق است. یکی از آن ایمیلهایی که به من می گوید رمز عبور ایمیل من را در ده روز تغییر دهم ، درست است. اوه آویزان ، این بود. من قبلاً یک بار از طریق ایمیلم قفل شده ام زیرا تفاوت بین IT واقعی و جعلی را تشخیص ندادم. خوب ، آنها بسیار شبیه به هم هستند ، هرکسی می توانست این کار را انجام دهد. مدت زمان زیادی طول کشید و پس از آن یک تماس تلفنی برای برگرداندن آن ، اما ترجیح می دادم دیگر این اتفاق نیفتد. اما چگونه می دانیم کدام یک از کلاهبرداری های چندگانه ممکن است واقعی باشد؟
1700 بلوک 14th خیابان NW ، واشنگتن دی سی.  30july09
IntangibleArts ، Flickr ، مجوز Creative Commons.

واقعاً؟ نمی ترسم آه. نمی دانم چقدر این مسئله مرا به دست می آورد.
اوه خب پس - فقط مرا پارانوئید پاتر صدا کنید.

 

+ نوشته شده در  سه شنبه 19 آذر 1398ساعت 4:08  توسط خانم یزدانی 

سرپرست دکترا مربی است

این پست مهمان توسط Raquel Da Silva نوشته شده است. Raquel دانشجوی دکترا در دانشگاه بیرمنگام در انستیتوی علوم اجتماعی کاربردی است. تحقیقات وی درمورد داستان های زندگی فعالان پیشین خشونت بار سیاسی در پرتغال است. او را می توان در توییتر به عنوانRaquelBPSilva یافت. پست راکل در مورد اهمیت و ماهیت ارتباط محقق دکتری با سرپرست (های) آنها است. 

امروز یک روز غم انگیز است. پنج سال پیش سرپرست من بعد از یک مبارزه طولانی و شجاعانه علیه سرطان درگذشت. او یک زن افسانه و معلم عالی بود. او عاشق کار و اشتیاقش به تحقیق و عدالت اجتماعی غیرقابل مقایسه بود. او همچنین از شاگردانش بسیار مورد توجه و پشتیبان بود و از دستاوردهای آنها خوشحال بود.

من هرگز روزی را که او به کلاس آمد ، فراموش نخواهم کرد و به من گفت: "بالاخره این کار را کردی ، من منتظر این روز بودم!" من در یکی از مینی تست های او که + آن را امتحان کرده بودم ، یک A + داشتم. در حالی که. من هرگز روزی را که او در مورد تروریسم و ​​نحوه تأثیرگذاری در مسیر تحقیق من به ما آموخت ، هرگز فراموش نخواهم کرد تا جایی که در انتهای سخنرانی از او پیش می روم و می پرسم که اگر من تصمیم گرفتم که تروریسم را مطالعه کنم ، سرپرست من باشد. او برای لحظه ای گیج کننده به نظر می رسید ، اما بعد گفت: "خوب ، اگر شما همیشه پاسخ دهنده باشید ، بله!" من مطمئن نیستم اگر او در آن لحظه باور داشت که من می توانم این کار را انجام دهم ، اما او یک چالش را پیش کشید ، مرا به درون انداخت. مسابقه و در اطراف ایستادم تا از من حمایت کند.

حتی پس از بستری شدن در بیمارستان ، وی تصمیم به نظارت بر من داشت و همیشه به نامه های الکترونیکی من پاسخ می داد ، فصلهای من را می خواند و بازخوردهای مفیدی به من می داد. در پایان پایان نامه ، او قبلاً به کار خود برگشته بود و من این افتخار را داشتم که او را در ویوا بنشینم ، من را تشویق کنم و چنین لحظه مهمی را به اشتراک بگذارم. در آن زمان او من را به عنوان دستیار تحقیقاتی استخدام کرده بود و ما در حال برنامه ریزی دکترا و چندین پروژه دانشگاهی دیگر بودم. به هر حال من او را خسته و ضعیف می دیدم ، اما می جنگید و آنچه را دوست داشت ، انجام می داد. آخرین باری که او را دیدم کاملاً ناخوشایند بود ، اما همچنان مرا در مورد آینده ترغیب کرد و ما حتی یک برنامه کنفرانس با هم نوشتیم.

قبل از ترک من ، او به من در مورد زن و شوهر از محققان بریتانیایی که در زمینه تروریسم کار می کردند ، گفت که او دعوت کرده بود برای دیدار با ما و همکاری با ما به کشور ما بیاید. او گفت من می توانم دکترای خود را با او انجام دهم ، اما کار با این مخاطبین نیز عالی خواهد بود. در آن زمان من زیاد فکر نمی کردم. من نمی خواستم به. نمی خواستم تصور کنم که شاید مجبور باشم با شخص دیگری همکاری کنم ، که روزی در آینده ای نزدیک او دیگر نمی تواند آنجا باشد ، که متاسفانه در کمتر از یک ماه اتفاق افتاد.

دکترا در مورد گرفتن مدرس مناسب در زمان مناسب است
برای پرواز باید در زمان مناسب مشاوره صحیحی کسب کنید 

آنچه باعث شده است تا این داستان را به اشتراک بگذارم ، صرف میل به منفجر کردن بخار امروز ، ریختن برخی اشکها و رفتن به رختخواب نبود ، بلکه تمایل به نشان دادن نظارت های مهم در زندگی دانش آموزان خود ، مستقل از آنچه انجام می دهند یا در آن است. آنها در چه سطح هستند و من درمورد یک رابطه شخصی صحبت نمی کنم ، من هیچ وقت با سرپرست MA خود رابطه شخصی نداشته ام. من در مورد مربیگری صحبت می کنم ، در مورد اینکه یک مربی مسئولیت یک یادگیرنده را بر عهده می گیرد و مسیر دانشگاهی را هر چه که باشد طول می کشد . من هم این داستان را به اشتراک می گذارم ، زیرا دلم برای استاد ناظر کارشناسی ارشد دلم تنگ می شود و دوست دارم همه سرپرستان مانند او باشند. دوست دارم روزی مثل او باشم.

سرپرستان مقدماتی دکتری من افراد خوبی هستند ، اشتباه نکنید ، اما آنها برای موضوع من درست نبودند و علاقه خود را به سرعت از دست دادند. آنها مرا بسیار خوب پذیرایی کردند و از اینکه مرا در کنار خود داشتند بسیار هیجان زده بودند ، با این حال حجم کار و تمام تعهدات آنها به سرعت در جریان بود و من فقط آنها را برای یک نشست ماهانه کوتاه می دیدم که نه جالب بود و نه برآورده. و بنابراین من سه سال اول دکترا را گذراندم. من کارهایی را که باید انجام می دادم انجام دادم (با کمال تعجب!). من همچنین کارهای جالب دیگری انجام دادم که مرا مشغول کرد و چیزهای زیادی به من آموخت. با این حال ، من نوشتن زیادی انجام ندادم. آنها هرگز آن را درخواست نکردند و من همیشه کار دیگری برای انجام دادن داشتم: کنفرانس برای رفتن ، کارگاهی برای سازماندهی. با این حال ، واقعیت در پایان سال سوم من به سختی برخورد کرد: یک سال از کارم باقی مانده بود ، دو یا نیم فصل نوشته شده و بدون پشتیبانی. در عین حال،

احساس کردم که باید کاری انجام دهم ، به کمک احتیاج دارم (تا آن زمان که بسیار ناامید شدم). بنابراین ، من شروع به کوبیدن در همه درهایی کردم که به نظر می رسید کسی توانایی کمک به من را دارد. من به یک ناظر جدید احتیاج داشتم! درهای مختلف باز نشده و من آنها را مقصر نمی دانم. چه کسی از روی قلب ، دانشجوی دکتری سال چهارم را می پذیرد ، که برنامه های خوبی داشت ، اما چیزهای زیادی برای نشان دادن ندارد؟ من می دانستم که می توانم این کار را انجام دهم ، فقط به کسی نیاز داشتم که آن را باور کند و به من کمک کند با خواندن فصل های من این کار را عملی کند و بسیار صادقانه ، انتقادی و پشتیبان باشد.

با خوشحالی می توانم بگویم که یک نفر بود که جهش ایمان را گرفت و ما یک سفر عالی را آغاز کردیم. این سرپرست باعث شد به یاد بیاورم واقعاً نظارت چیست. وی با بیان اینکه باید به طور مرتب ملاقات کنیم و از ابتدا همیشه با دقت می خواند و بازخورد مفصلی درباره همه چیزهایی که راه خود را برای او ارسال کردم بیان کرد. بعد از گذشت زمان بسیار اندکی ، با وجود اینکه در زمینه دقیق من متخصص نیستم ، او با کار من بسیار هیجان زده شد و به یک منبع بزرگ شوق و دلگرمی تبدیل شد. باز هم ، من کسی را برای من داشتم و خیلی احساس خوبی داشتم.

من نمی گویم که بعضی اوقات سخت نبود ، این مسابقه با زمان بود! با این وجود ، من به موقع تمام کردم و اکنون منتظر Viva هستم. من بسیار نزدیک به روزی هستم که در خواب دیدم که سر و کله زدن سرپرست جدید پیدا کردم: سرپرست دانشگاه من در آنجا بود ، او کسی بود که دیپلم من را تحویل می داد و در گوش من زمزمه می کرد: "شما این کار را کردید و من مرا افتخار کردی "

در حالی که ممکن است شما این تجربه دقیق را تجربه نکرده باشید ، آنچه مهم است ، نه تنها اهمیت سرپرست به عنوان مربی ، بلکه شیوه هایی که یکی از دکترها برای حل یک رابطه نظارت نا رضایتبخش اقدام کرد ، است. البته این همیشه ممکن نیست ، اما اطمینان می دهد که می توان آن را انجام داد. 

( اعتبار تصویر - کتابخانه کنگره: Flickr حق نسخه برداری رایگان)

+ نوشته شده در  سه شنبه 19 آذر 1398ساعت 4:08  توسط خانم یزدانی 

روایت شخصی در معرفی مقاله

بنابراین می خواهید یک روایت شخصی را به عنوان مقدمه پایان نامه خود بنویسید. همه این کار را ندارند یا می خواهند. اما برخی انجام می دهند ، یا می خواهند. اما به نظر می رسد که در برخی رشته ها - و مکان ها - شروع این پایان نامه با چند صفحه که در مورد خودتان است ، شروع شود. در جاهای دیگر و رشته ها انجام چنین کاری غیرقابل تصور است.

چرا مردم می خواهند - یا لازم است - یک روایت شخصی بنویسند؟ خوب حداقل سه دلیل وجود دارد - هر یک یا همه:

روایت شخصی در نظر گرفته شده قرار انجام مطالعات R به طوری که محققین می توانید ببینید که چگونه زندگی واقعی محقق و / یا تجربه کاری ممکن است پژوهش را تحت تاثیر قرار، برای بهتر یا بدتر. روایت موضع (معرفت شناختی) را اثبات می کند که هیچ تحقیق خنثی نیست و همه تحقیقات از جایی نوشته می شود ، و جایی که اهمیت دارد. البته درک چیزی درباره تجربیات محققان می تواند سوالاتی را برای امتحان کنندگان در مورد نقاط خالی و کور بالقوه و لزوم انعکاس محقق ایجاد کند.
روایت شخصی برای نشان دادن چگونگی سؤال تحقیق از زندگی شخصی یا تجربه کاری حرفه ای محقق بوجود آمده است . به عنوان مثال در زمینه های کاربردی معمول نیست که محققان دکترا حکم تحقیق خود را در زمینه حرفه ای خود پیدا کنند. آنها از تجربه مستقیم خود می دانند که نوع خاصی از تحقیقات می تواند ارزشمند و مفید باشد ، بنابراین پایان نامه آنها بخشی از کار را گزارش می کند که فقط این کار را انجام می دهد. و محققان غالباً به تحقیق درباره چیزی می پردازند که مستقیم با تجربه زندگی آنها ارتباط دارد. آنها دارای یک فرزند یا دوست با ... هستند یا تجربه کرده اند ... از طرف دیگر ، تحقیقات ممکن است ادامه علاقه علمی باشد که قبلاً شکل گرفته است.
روایت شخصی در نظر گرفته شده است تا زمینه را برای ادعای دانش حرفه ای فراهم آورد. در زمینه های کاربردی و غالباً در دکترا های حرفه ای ، مردم تجربه خود را به عنوان بخشی از داده ها ترسیم می کنند. به عنوان مثال ممکن است یک سرپرست از تجربه خود در زمینه بودجه ریزی در مدرسه استفاده کند ، یک ماما از نیاز به کار هم از نظر عاطفی و هم بر روی بدن و غیره استفاده می کند. (این کار گاهی اوقات کار با دانش Mode 2 نامیده می شود زیرا دانش ناشی از تجربه در زمینه های کاری یا کار بر روی مشکلات کاربردی است).
درک دلایل نوشتن یک روایت شخصی مفید است زیرا این موارد به صراحت در انتخاب چه اطلاعاتی را شامل می شوند و حذف می کنند. هیچ روایت مقدماتی جامع نخواهد بود - این شرح حال نیست ، بلکه مجموعه ای از اطلاعاتی است که با دقت انتخاب شده و به شکل روایی جمع شده است.

روزگاری خواب دیدم که محقق باشم ...
روزی خواب دیدم که محقق باشم ...

و روایت مقدماتی باید بیش از یک داستان باشد. همه ما داستانهایی داریم که به خودمان می گوییم چه کسی هستیم ، چرا به جایی رسیدیم که هستیم و چرا وقایع خاص و افراد مهم هستند. اینها با داستانی که توسط شرکت کنندگان تحقیق ما به ما گفته می شود ، متفاوت نیستند - آنها "معتبر" نیستند ، بلکه نوعی ساختگی هستند - نه دروغ ، بلکه برای گفتن یک داستان خاص ساخته شده اند. روایت مقدماتی شخصی این رساله باید بیشتر از این داستانهایی باشد که خودمان می گوییم بازتابی - و دانشمندانه - و واقع شده است.
بنابراین ممکن است به عنوان مثال به دوستان بگوییم - من اولین کسی هستم که به دانشگاه بروم . اما ممکن است ما در روایت تز مقدماتی خود بنویسیم - من در زمانی بزرگ شدم که برای جوانان امکان پذیر شد که تعداد بیشتری از گذشته را وارد آموزش عالی کنند. من و برخی از همسالانم در خانواده هایمان اولین نفر بودیم که به دانشگاه رفتیم . ممکن است بگوییم - والدین من از من می خواستند که خوب انجام دهم و من نیز چنین کردم . ممکن است این را بنویسیم یا شاید - از آنجا که پدر و مادرم متعلق به آن بخش از طبقه کارگر بودند که به قدرت آموزش اعتقاد داشتند و ابراز پشیمانی کردند که نتوانستم در تحصیلات خود ادامه دهم ، من در ابتدا موقعیت قرار گرفتم تا از آن استفاده کنم فرصتهایی که مدرسه ارائه داده است. و غیره

در روایت شخصی در مقدمه مقدمه این مهم است که آنچه را که معمولاً برای خودمان می گوییم مورد بررسی دقیق قرار گیرد و پیوندهای مربوط به تحقیقات زیر را کاملاً واضح جلوه دهیم. اجازه ندهید که حدس بزنید این اتصالات را برای امتحان کنندگان بگذارید.

فقط به شما نشان می دهم منظور من در اینجا چند پاراگراف از دکترای خودم است که پس از متوقف شدن یک برنامه بزرگ بودجه فقر ملی ، به بررسی تغییرات در مدارس استرالیا جنوبی پرداختند. مقدمه این پایان نامه با یک تصویر مختصر تاریخی از مدارس در استرالیا آغاز می شود و سپس در مورد برنامه ویژه اصلاح فقر که رها شده است ، می گوید. بعد ادامه می دهم در مورد خودم بنویسم. من سابقه کار خودم و نحوه درهم آمیختن برنامه خاص مورد نظر را ردیابی می کنم و می گویم:

من در تحولات تحصیلی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی دوره پس از جنگ زندگی کرده ام ، در مبارزات برای برابری و بهبود دائمی مدرسه برای فرزندان طبقه کارگر و جوانان زندگی کرده ام. من چهره اصلی در این وقایع نبوده ام ، اما من آنجا بوده ام. بنابراین ، هویت من ، احساس خودم ، نه تنها از لحاظ جغرافیایی ، بلکه در سیاست آن ، با موقعیت این متن تحقیق نیز کاملاً ارتباط دارد. این بورسیه تحصیلی بی توجه است بلکه مرحله دیگری از یک حرفه مداوم است. این تحقیق از تعهد من به عدالت اجتماعی و عصبانیت مداوم در مورد راه هایی که دانش آموزان خاص طبقه بندی شده ، نژادپرست و جنسیت از تحصیل خود بهره نمی گیرند ، رشد می کند ، در حالی که به نظر می رسد دانش آموزان دیگر که قبلاً دارای امتیاز هستند ، مزایای بیشتری کسب می کنند.

در حالی که من در مورد موقعیت بدیهی این تحقیق بی پرده هستم ، من در مورد خطراتی که چنین "اراده ای برای حقیقت" و solipsism خودی نیز ممکن می کند هوشیار هستم. من حتی در این مقدمه مختصر نیز از اصطلاحاتی استفاده کرده ام که به سختی در مقابل معصومین نیستند - کلماتی مانند کلاس ، جنسیت ، نژاد ، مزیت ، عدالت و آموزش. هم داستان من و هم واژگان آشفته جامعه شناسی ، زیربناهای این تحقیق هستند.

اکنون مطمئناً به شما پیشنهاد نمی کنم که این موضوع را به عنوان یک مدل دنبال کنید. در مورد این دو بند چیزهایی وجود دارد که آرزو می کنم بتوانم آنرا بازنویسی کنم. آن را خسته ، من نمی توانم. لطفاً آن را کپی نکنید. اما امیدوارم این قرار گرفتن در معرض شخصیت سابق من به منزله نشان دادن یکی از روشهای بسیار زیادی باشد که یک محقق بتواند روایت شخصی خود را با تحقیقات خود پیوند دهد ، سیگنال گذاری می کند زیرا این کار را انجام می دهد که آنها همچنین می دانند که مشکلات بالقوه ای که ممکن است برای تحقیق خود از این طریق بوجود بیاید را نشان می دهد. درهم و برهم کردن شما باید راه خود را برای انجام این کار بیابید - اما اگر روایت شخصی محدود باشد ، باید این کار را انجام دهید.

روایت شخصی به عنوان مقدمه پایان نامه نیاز به کار برای شما و به شما ارائه نه به عنوان کسی که ممکن است و همچنین گفتن یک داستان در میخانه به جفت خود را. روایت باید به یک هدف خدمت کند و شما را به عنوان یک محقق مستقر در تأمل نشان دهد.

+ نوشته شده در  سه شنبه 19 آذر 1398ساعت 4:07  توسط خانم یزدانی 

مقاله ، پایان نامه و عناوین کتاب - به "کلمات کلیدی" و "نکته" فکر کنید

همه ما می دانیم که اکنون مقاله مهم ، مقاله (دیجیتالی) پایان نامه و عناوین کتاب قابل جستجو است. بنابراین ، و همچنین لیست کلمات کلیدی ، عناوین باید از انواع کلماتی استفاده کنند که در جستجوهای googlescholar یا جستجوهای وب سایتهای مجله نمایان می شوند. ما می توانیم عناوین را مانند کلمات کلیدی بدانیم ، یعنی کلماتی که نه تنها آنچه را که در مقاله موجود است تبلور می دهند ، بلکه به راحتی مانند اینها شناخته می شوند و پیدا می شوند.

کلید واژه ها

و همه ما می دانیم کلمات کلیدی چیست. آنها آن لیست خسته کننده ای هستند که وقتی مقاله خود را بصورت آنلاین ارسال می کنید باید بنویسید؟ خب بله.. . اما کلمات کلیدی نیست فقط به جعبه علامت 'کلمات کلیدی محدود شده است. آنچه شما در کادر کلمات کلیدی مشخص شده در جعبه می نویسید ممکن است تنها کلمات کلیدی مورد استفاده در جستجوها نباشد ، عناوین نیز ممکن است توسط خود آنها جستجو شوند ، و یا بخشی از الگوریتم های جستجوی آنلاین باشند.

همه عناوین دارای کلمات کلیدی نیستند. برای مثال ، عنوان هوشمندانه احتمالاً برای نویسنده و دو نفر دیگر که زحمت خواندن چکیده را دارند ، سرگرم کننده است. با این حال ، تعداد بی شماری از دیگران آن را تصویب کرده اند زیرا آنها سرنخی در مورد آن پیدا نکرده اند. در بهترین حالت ، یک کلمه adroit یا یک نقل قول پرچمدار فقط می تواند نصف عنوان را بدست آورد. نیمی دیگر باید بدون شک در مورد انتخاب آنها ، مرورگر fickle را ترک کند. حتی در مورد عناوین نیز می توان گفت که در عصر انتشار آنلاین ، ممکن است خسته کننده و واقعی چیزی باشد که لازم است.

جیمز هارتلی در بحث خود در مورد آنچه که عنوان خوبی را ایجاد می کند ، بر لزوم جذب ، اطلاع رسانی و دقیق بودن تأکید می کند. یک عنوان "باید از هزاران عنوان دیگر که برای جلب توجه خواننده رقابت می کنند ، به طریقی بایستد ، اما همچنین باید به خواننده بگوید که مقاله درباره چیست." (هارتلی ، 2008 ، ص 23). هارتلی سیزده عنوان مختلف را دسته بندی می کند که هر کدام مزایا و معایبی دارند (صص 23-25). این عناوین از عناوینی برخوردار است که موضوع کلی را اعلام می کند یا متدولوژی را برای کسانی که با تمساح یا استفاده از نکاتی جذب می شوند تأکید می کنند. او همچنین از بررسی سولر (2007) 570 عنوان در مقالات علوم زیست شناختی و اجتماعی خبر می دهد که چهار نوع را از هم تفکیک می کند:

ساختار جملات کامل ، به عنوان مثال ، "یادگیری باعث ایجاد پروتئین کیناز مربوط به CDC2 می شود.
سازه های گروه اسمی ، به عنوان مثال "نارسایی حاد کبد ناشی از نفوذ ملانومای کبدی".
ساختارهای مرکب (به عنوان مثال به دو قسمت ، عمدتا توسط روده بزرگ) تقسیم می شوند ، به عنوان مثال "اسم های نامزد رومانیایی: ساختار موردی و جنبه ای. و
به عنوان مثال ، آیا فلین اثر ضریب هوشی دانش آموزانی را که به عنوان یادگیری ناتوان هستند ، تأثیر می گذارد؟ (هارتلی ، 2008: 26)
تجزیه و تحلیل سولر نشان داد محبوب ترین نوع ساخت و ساز در علوم اجتماعی و علوم اجتماعی نوع گروه اسمی است ، در حالی که از سؤالات به ندرت استفاده می شد. ساخت جملات كامل فقط در علوم رخ داده است در حالی كه نوع كولون مرکب بیشتر در علوم اجتماعی ظاهر می شود.

بنابراین این تنها چیزی است که شما باید برای یک عنوان خوب ، درست - کلمات کلیدی و ساخت معمول بدانید. خوب نه ، این فقط نیمی از کار است.

نکته

یک عنوان بیش از کلمات کلیدی دقیق و آموزنده وجود دارد. و نگرانی شما با ساختاری نحوی چندان اهمیتی ندارد - این است که آیا یک عنوان نه تنها قابل جستجو است بلکه نکته مقاله را هم برای خواننده و هم برای نویسنده به همراه دارد. نکته. آنچه می خواهید به خواننده بگویید. پیام خانه شما را بگیرید.

موضوع یکی از باربارا و مقالات من را با هم در نظر بگیرید - " عدم موفقیت در کتابهای مشاوره پایان نامه: به سمت آموزش های جایگزین برای نوشتن دکتری " (کاملر و تامسون ، 2008). - ما کلمات کلیدی که خواهد آمد تا در جستجو به عنوان استفاده کرده اند نوشتن دکترا، تکنیکهای آموزشی، مشاوره . اما خیلی باهوش نیست. نه. می توانید شرط بندی کنید که فکر دیگران را کرده ایم. اما این عنوان نه تنها در مورد محتوای ما دقیق و آموزنده است و شامل کلمات کلیدی ماست ، بلکه آنها را در کنار هم قرار می دهد تا نکته مقاله را نشان دهد. بخش اول عنوان ، قبل از روده بزرگ ، استدلال ما را کاملاً قوی بیان می کند ( شکست ). بخش دوم نشان می دهد که ما چیزهای متفاوتی ارائه می دهیم ( آموزش های جایگزین برای نوشتن دکتری) این یک پیشنهاد نامشخص برای مشارکت ما می خواهیم ، اگرچه هنوز هم تعدیل شده ( نسبت به آن ) است. ما در عنوان خود عنوان می کنیم که مقاله ما چه خواهد کرد - اول از همه در مورد مشاوره در مورد نوشتن دکترا بحث می کنیم و استدلال می کنیم که اغلب آنچه را که لازم است انجام نمی دهد ، و سپس ما یک پرونده برای یک روش آموزشی ایجاد می کنیم.

کاغذ را برخیزید ، اکنون یک عنوان دارید
کاغذ را برخیزید ، اکنون یک عنوان دارید. بیرون بروید در جهان و کارهای خود را انجام دهید.

روشن شدن در مورد مقاله از طریق کار بر روی عنوان می تواند در تدوین اولیه بسیار مفید باشد. در کارگاه های ما ، باربارا و من دوست داریم مردم را به این عنوان برسانیم که خیلی زود کار کنند. این اغلب افراد به افراد کمک می کنند تا واقعاً در مورد مقاله مورد نظر خود را بررسی کنند. بنابراین ، برای مثال ، تغییر این عنوان را در نظر بگیرید زیرا نویسنده از یک ایده اولیه به ایده دیگر می رود:

پیش نویس 1: تأثیر ارزیابی مداوم مبتنی بر کلاس در دانشگاه برنامه های مسیرهای انگلیسی

پیش نویس 2: چارچوب های ارزیابی مداوم در دانشگاه برنامه های مسیریابی انگلیسی: تحقق ارزیابی سازنده در زمینه های مخاطرات بالا

اصطلاحات ثابت در هر دو پیش نویس "ارزیابی" است ، که موضوع است ، و برنامه های مسیرهای انگلیسی که هدف تحقیق نویسنده است. اما موضع نسبی این تغییرات در حالی که نویسنده در مورد خواندن مجله و استدلال خود روشن تر می شود. بنابراین، در پیش نویس اول تمرکز EPP و چگونه آن را ارزیابی. این یک ارزیابی محلی را نشان می دهد. در پیش نویس دوم یک ساختار روده بزرگ دو بخشی ظاهر می شود. ارزیابی در برنامه های EPP قبل از روده بزرگ قرار می گیرد ، اما تغییر در اصطلاح چارچوب ها نشان داده می شود . این چهارچوبهای وسیع تر است که در دانشگاهها بکار می رود ، نه یک برنامه خاص ، که نویسنده برای بررسی آن مطرح می کند. پس از روده بزرگ ، او در بافتهای پر مخاطب اضافه می شودتا استدلال جدید خود را امضا کند. شاید تغییرات کمی باشد ، اما ما دیدیم که نویسنده برای روشن شدن دیدگاه خود برای خوانندگان آموزش عالی خاص ، بسیار مهم بودند.

من و باربارا اغلب در کارگاههای خود می فهمیم که وقتی گروهی از نویسندگان با پیش نویس ها و استدلال های در حال تحول یکدیگر آشنا می شوند ، می توانند عناوین مؤثرتری را نسبت به نویسنده ارائه دهند. این نوع مداخله می تواند به ویژه مفید باشد که نویسنده هنوز ناشناخته باشد یا در مورد نام بردن سهم خود از یکدیگر اختلاف داشته باشد.

این مورد برای یک محقق شغلی میانی در زمینه سلامت کودک و مادر بود که به ما گفت از اینکه از تحقیقات او بیشتر در حوزه او گرفته نشده تعجب کرده است. تجزیه و تحلیل یکی از عناوین وی حاکی از عدم تمایل استدلال وی برای خوانندگانش صریح است:

میزان مصرف الکل و رژیم غذایی الکل ، و شروع و مدت شیردهی: داده های مطالعه طولی کودکان استرالیایی.

در این عنوان از ساختار ترکیبی دو بخشی استفاده شده است ، اما بارزترین ویژگی آن این است که از نوع توصیفی و افزودنی است. تعدادی از موضوعات را که از مطالعه طولی گزارش شده است ، عنوان می کند ، اما هیچ نگرش و موضع گیری وجود ندارد. هیچ چیز برجسته یا برجسته نیست. فقط با یک سری از ands اضافه شده است. در کارگاهی که مشغول کار بود ، باربارا عنوان دیگری را برای بهتر بیان این استدلال پیشنهاد کرد:

رژیم غذایی مادر و شیردهی: موردی برای تفکر مجدد در توضیحات فیزیولوژیکی در تعیین کننده های شیردهی

حرکت اصلی در اینجا از توضیحات به استدلال است. تمرکز در قسمت اول عنوان فقط به دو موضوع افزایش یافته است: رژیم غذایی و شیردهی. قسمت دوم بیشتر ادعا می کند. کلمه مورد سیگنال بر اساس داده ها ایجاد می کند. در حالی که تجدید نظر به طور همزمان نقد و ادعا می کند.

نویسنده از این عنوان جایگزین خوشحال بود و آن را با مشورت با نویسنده خود ، که پس از کارگاه برای او نوشت ، تصویب کرد:

شما چی فکر میکنید؟ این همان چیزی است که من سال گذشته در هنگام تشریح پوستر در کنفرانسها به مردم می گفتم - اما فکر نمی کنم ما در اینجا نظر خود را به اندازه کافی استدلال کرده باشیم. این باعث می شود مقاله ای جالب تر شود و آن را به کار قبلی سیگار کشیدن و چاقی (و قصد) پیوند دهد.

این نوع کار بر روی عناوین ارزش تلاش دارد ، زیرا عناوین با صدای بلند صحبت می کنند و روند پیش بینی خواننده را شروع می کنند.

بازنگری عناوین

بنابراین هنگام بازنگری عناوین می توانیم از خود بپرسیم:

عنوان چگونه موضوع را به خوانندگان مورد نظر من نشان می دهد؟

کلمات کلیدی من چیست - آیا به راحتی قابل جستجو هستند؟

چگونه عنوان اطمینان می تواند عنوان مشارکت من می خواهم به سیگنال؟

بنابراین - چگونه می توان این عنوان را در جستجوی آنلاین به اصلی ترین نکته ای که من می گویم و برای چه کسی نشان می دهد؟

 

+ نوشته شده در  سه شنبه 19 آذر 1398ساعت 4:07  توسط خانم یزدانی 

نقاط عطف و سنگهای عظیم - پست 500 ام

500 پست این مانند یک نقطه عطف است. من مطمئن نیستم که چرا ، چرا که وقتی این وبلاگ را در ژوئیه 2011 شروع کردم ، خودم تنظیم نکردم. من با دیدگاههای خودم راجع به انجام 500 پست شروع به وبلاگ نویسی کردم.

احتمالاً من تنها وبلاگ نویسی نیستم که ایده ی زیادی برای رفتن به وبلاگ خود ندارم ، حتی اگر من به آنچه می خواستم انجام دهم ، دلیل و خوانندگانم را درک نمی کردم. من مطمئناً چهار و نیم سال پیش خود را طرح نکرده ام و فکر نمی کنم - هدف من رسیدن به 500 پست است. چرا به هر حال 500؟ هیچ منطق و جادو خاصی درباره این شماره وجود ندارد. با این حال اکنون من در اینجا هستم ، به نظر می رسد جایی است.

cromer_nine_milesهمانطور که به همه چیز 500 فکر می کردم ، فهمیدم که شاید یک نقطه عطف بهترین راه برای فکر کردن در مورد جایی نیست که اکنون هستم ، از نظر وبلاگ. به نظر می رسد که نقاط عطف به شما می گوید تا چه حد از مقصد خود فاصله دارید ، یا اینکه به جایی که از آنجا آمده اید ، بازمی گردد. هیچکدام از این نسخه های یک نقطه عطف در واقع رضایت من را از واقع بودن در جایی در وسط ، نشسته شدن در پست های 50o ، دقیقاً توصیف نمی کنند که من از چه زمانی و از کجا شروع کردم.

در حالی که من به روشهایی که نقاط عطف ممکن است حس عدم حضور در آنجا را تأمل کند ، تأمل می کردم ، روش هایی را که تعیین نقاط عطف برای دکتری تعیین می شود ، یادآوری کردم. شما در سال اول نوعی کاغذ پرش با موانع را انجام می دهید. سپس ، موارد بیشتری وجود دارد. تأیید اخلاق خود را انجام دهید. کار میدانی خود را تمام کنید. تجزیه و تحلیل داده های خود را کامل کنید. اولین پیش نویس کامل پایان نامه خود را ارائه دهید. نسخه امتحان را ارسال کنید برای امتحان خود بنشینید. این نقاط عطف مشترک نهادی است که پیشرفت را نشان می دهد. آنها به عنوان نشانه هایی مبنی بر اینکه دکترا در مسیر تأیید مؤسسه است ، یعنی تکمیل به موقع ، مورد بازرسی و بررسی قرار می گیرند. متأسفانه ، این نقاط عطف از پیش تعیین شده معمولاً به سنگهای سنگین سنگین تبدیل می شوند و محققان دکترا را با انتظارات و ترسهای سنگین روبرو می کنند. (بعضی اوقات احساس می کنم که خودم وظیفه ارسال دو بار در هفته وظیفه خودم را تعیین می کنم).

اما، من تعجب، دیگر وجود دارد غیر نقاط -institutionally تحمیل که در آن محققان دکترا احساس می کنند که نکته مهم رسیده ام؟ شاید اینها برای افراد و پروژه های مختلف متفاوت باشد؟ شاید ، مانند پست 500 ام ، خیلی قافیه یا دلیل برای آنها وجود نداشته باشد ، آنها فقط احساس قابل توجهی می کنند. و اگر اینگونه است ، چگونه ما PhDers را تشویق می کنیم تا از نکات مهم شخصاً خودشان تجلیل کنند و آنها را به عموم تبدیل کنیم ، احساس خود را برای رسیدن به جایی به اشتراک بگذاریم؟

A350_Milestoneدر واقعیت ، ما به هیچ وجه جشن گرفتن در مقطع دکترا را تشویق نمی کنیم. کاملاً مربوط به امتحان نهایی و فارغ التحصیلی است و چیز دیگری نیست. دستاوردهای در دوره دکترا معمولاً به دلیل اینکه در گزارش سالانه هستند ، از بین می روند. سایر مکثهای شخصی "من اینجا هستم و مهم آن" در خط یادگیری دکترا به سادگی خصوصی شده است.

یكی از موارد خوب در مورد رسانه های اجتماعی این است كه می تواند جایی باشد كه آن دستاوردهای فردی كه به رسمیت شناخته نشده می توانند علنی و مشهور شوند. به عنوان مثال #Acwri یا #getthatpaperout راه هایی برای به اشتراک گذاشتن دستاوردهای مهم و کارهای مهم با دیگران ارائه می دهد. لایک کردن و پاسخ دادن به توییت "نگاهی به آنچه که من انجام داده ام" نیست ، نه تنها نشان از تصدیق پیروزی های شخصی در جامعه دارد ، بلکه شاید حتی لذت بردن از همسالان خود در جایی را نیز نشان دهد. به نظر می رسد حیف است که ما نمی توانیم بیشتر و بیشتر اوقات ، در مؤسسات خود درگیر آن نوع شادی دکتری جمعی شویم.

اما سلام ، اینها فقط افکار بیکار هستند ... وبلاگ نویسی بیشتری برای انجام دادن دارم. ... بنابراین بدون اینکه خودم تعیین کنم چیزی که ممکن است به یک نقطه عطف / ​​سنگ عظیم تبدیل شود ...

آه ، من 500 پست انجام داده ام ، و می توانم / ممکن است کارهای دیگری نیز انجام دهم ...

دا لات دا (دا لات دا) ، دا لات دا (دا لات دا)

دا-دا-دا dun-diddle un-dodle un-dodle uh da-da

دا لات دا (دا لات دا) ، دا لات دا (دا لات دا)

دا-دا-دا dun-diddle un-dodle un-dodle uh da-da.

 

+ نوشته شده در  سه شنبه 19 آذر 1398ساعت 4:06  توسط خانم یزدانی 

به بایگانی مقالات ادبیات گمشده خوش آمدید

آه ، شما وارد خیلی از دیدنت خوشحالم. ما تقریبا بازدید کننده کافی نداریم. ما از اینجا شروع خواهیم کرد. در اینجا در گوشه ای بله اینجا. کمی تاریک است ، اما هرگز در نظر نگیرید. ما همیشه از اینجا شروع می کنیم ... با این کابینه تشکیل پرونده های رد شده. همه آنها درمورد ادبیات نوشته شده اند - مقالاتی براساس خوانش که نویسندگان آنها برای دکترای خود انجام داده اند. با امید عالی ارسال شد افسوس رد شد ، از دست. نویسندگان آنها توسط نظرات داوری خرد و متحیر شدند.

بی نام

اولین کشو با برچسب So What انجام شده است.  همه داوران تصور می کردند که این مقالات به سادگی تکرار می کنند که موردی که قبلاً می دانستند باشد. خواندن وظیفه خود را در مورد دکترای شما انجام داده بود. از امتحان كنندگان با ديدن مطالب آشنا اطمينان حاصل شد - اين امر به آنها كمك كرد تا تصميم بگيرند كه نويسنده زمينه ، تاريخ و توسعه آنها را درك كرده است. و نباید فکر کنید که اینها مقاله های بدی هستند. آنها ممکن است دقیقاً همان چیزی باشند که ویکی پدیا و نوع آن به آن نیاز دارند. اما داوران مجله چیزی بیش از بازگو کردن آنچه را که همه افراد در این زمینه انجام می دهند می دانند و نقطه شروع خود را می دانند.

آزمایش یک مقاله ژورنالی قابل چاپ این است که آیا این امر به دانش کمک می کند ، نکته ای که این نویسندگان امیدوار به آن نرسیده اند. آنها هنگام نوشتن فکر نمی کردند که به این فکر کنند. اما من شک دارم که همه آنها می فهمیدند که فقدان مشکل چیست. در اینجا ، چند مقاله را برگردانید. به نظرات نظرات خود نگاه كنید - بعضی ها واقعاً در تلاشند تا با پیشنهاداتی درباره خواندن اضافی و تفسیرهای احتمالی مفید باشند. اما بسیاری از داوران کاملاً متفاوت هستند - و به اینجا نگاه کنید! برخی از داوران به تازگی نوشتند  پس چه. ما این را از قبل می دانیم. این کجا می رود؟ خیلی غمگین نویسندگان کتاب درصفحه So What فقط به این واقعیت که نیاز به استدلال در مورد موضوعی کمی متفاوت بودند اعتراض نمی کردند ، آنها مجبور بودند زاویه ای بگیرند که کمتر آشکار و تثبیت شده باشد.

بله ، شما به درستی می بینید. کشو زیر آن با عنوان Keep Out قرار دارد . چرا؟ البته این به معنای ما نیست. بگذارید یک داستان کوچک در مورد مقاله اول در اینجا برای شما تعریف کنم. در پاکت خوب است که آن را بیرون بیاورید.

این مقاله توسط محقق جوان نوشته شده است که در یک رشته بهداشت مشغول به تحصیل است. آنها واقعاً نسبت به روشهایی که رشته خود را نادیده می گیرد تاریخ خود و سوالات گسترده تر اجتماعی در مورد - سیاست های بهداشتی - سلامتی ، کلاس ، نژاد و جنسیت و راههای جایگزین برای انجام تحقیقات بسیار مهم بودند.محدود-کتاب-پاکت-بدر فصل ادبیات پایان نامه خود PhDer یک بازآفرینی بسیار قانع کننده را گرد هم آورده بود ، این یک بررسی بسیار مهم تاریخچه این زمینه بود. امتحان كنندگان ، به دليل اينكه با اين ديدگاه دلسوز بودند ، انتخاب شدند و از اين كار ادبيات ستوده بودند و پيشنهاد دادند كه آنرا به نشرياتي تبديل كنيم. یکی از آنها حتی گفت که باید به معتبرترین و اصلی ترین مجله در این زمینه ارسال شود. بنابراین دکتر تازه نجات یافته همین کار را کرد. و کاغذ از دست رد شد. اظهارنظرهای داوران از اختلاف نظر در مورد تفسیر وی ، تا پیشنهاد چیزهای بیشتری که باید بخواند ، زیرا او به روشنی نفهمید ، و فقط گفتن مقاله برای مجله مناسب نیست.

سرزمینی که می شنوم می گویی؟ ذهن بسته؟ جامعه ژورنال دروازه دار؟ خوب ، شما ممکن است این را بگویید ، من احتمالاً نمی توانستم.

اما این تنها مقاله ای نیست که از نظر منتقدین ناکام باشد. فقط به تعداد مقالات موجود در این کشو دقت کنید. چرا ، شما می پرسید ، اگر آنها مقاله خوبی داشتند؟ خوب ، ارسال یک مقاله مهم یا حتی تجربی به سرزمین های بسیار خصمانه که بسیار خصمانه است ، می تواند به راحتی با اخراج کامل انجام شود. ببینید این داور در سراسر مقاله چه شکایت کرده است ،  چه کسی فکر می کند این افراد هستند؟  من می ترسم که برخی از جوامع انضباطی در برابر نقد و تغییر مقاومت کنند. هنگامی که آنها چیز جدیدی را می خوانند ، اولین پاسخ آنها انتقاد به عقب است. روش برای دستیابی به یک زمینه برای تغییر معمولاً از طریق تلاش پایدارتر ، کناری و جمعی صورت می گیرد ، نه از طریق هزینه ای که توسط یکی از آسیب پذیرترین اعضای جامعه انجام می شود. ناعادلانه من تو را می شنوید؟ خوب ، احتمالاً

اما می دانید که همه امتحانان خیلی خوب است که مقاله های مهم دکتری را به ژورنال های اصلی اصلی ارسال کنند - چه موقع ممکن است این کاری باشد که باید خودشان انجام دهند. حداقل لازم است که پزشکان در مورد عواقب احتمالی به پزشک جدید هشدار دهند. شاید بهتر باشد برای نویسندگان حرفه ای اوایل حرفه ای که می خواهند جلوی در کشوی نگه داشتن را بگیرند ، نتوانند مقاله نقد و بررسی ادبیات انتقادی خود را به ژورنالی ارسال کنند که احتمالاً پذیرای آن باشد - یکی که در حال ساختن بدنه ای از کارهای گسترده است. موسسه انضباطی

کشو سوم؟ ناقص اینها مقاله هایی هستند که نویسندگان گفتند که آنها یک بررسی جامع از این زمینه را ارائه می دهند ، اما در واقع چنین نکردند. دو دلیل وجود دارد که آنها نتوانستند - یا نکردند.

(1) نویسندگان بررسی سوالات دکترا و مقاله ژورنالی را اشتباه گرفته اند. اینها یکسان نیستند. مقاله ادبیات موردی را برای یک پروژه تحقیقاتی خاص ایجاد نمی کند ، این چیزی را ایجاد می کند که زمینه باید به طور عام از آن آگاه باشد - و شاید حتی کاری انجام دهد (که به نوع مقاله بستگی دارد). بنابراین بررسی هایی که این نویسندگان برای دکترای خود انجام داده اند ، در واقع هنوز برای این کار بزرگتر و متفاوت آماده نبودند.

grungy_paper_texture_v_12_by_bashcorpo(2) نویسندگان در واقع به اندازه کافی خوانده نشده بودند. بله واقعا. آنها باید کارهای بیشتری انجام دهند. بله آنها زیاد خوانده بودند. با این حال ، برای PhDer با محدودیت زمانی دشوار است که هفته های کافی در سال داشته باشد تا بتواند در صدر زمینه هایی با تاریخچه های طولانی و پیچیده قرار بگیرد ، با جریان های جانبی و مباحثه و مجموعه های پیچیده ای از تأثیرات. برخی افراد البته می توانند این کار را انجام دهند ، غیرممکن نیست. اما این یک سوال بزرگ در یک دوره دکتری سه یا چهار ساله است. نویسندگان این کشوها متوجه نشده اند که فقط به دلیل بررسی ادبیات در امتحانات خود ، این بدان معنی نیست که آنها آنها را با داوران کاهش می دهند - به ویژه اگر مقالات وعده های جامعی را بدهند. این نویسندگان مقاله ناقص ممکن است برای تولید مقاله ای که واقعاً دارای پوشش و کشش بود ، به زمان بیشتری برای تهیه مواد نیاز داشته باشند. به همین دلیل است که احتمالاً مقالات هنری بیشتر توسط دانشمندان ارشد این رشته نوشته شده است ، با توجه به آدرسهای ریاست جمهوری و غیره ... این افراد به تازگی وقت بیشتری برای مطالعه داشته اند. غم انگیز اما درست است

خواهید دید که داوران نظرات کاملی درباره این دو نوع مقاله ناقص ارائه داده اند - همه آنها به پوشش مطالب می روند. برخی از داوران پیشنهادهایی را برای خواندن کتابها و مقالات ارائه می دهند ، و اگر بتوانند در رد آنها ناامیدی اولیه خود را بدست آورند ، احتمالاً مراحل بعدی بسیار مفید برای نویسندگان خواهد بود.

کشو چهارم یک هدف قدیمی -   لیست لباس های شسته شده . خوب شما در مورد کسانی که مطمئن هستم می دانید. آنها در پایان نامه چندان خوب نیستند و حتی برای یک مقاله قابل چاپ نیز کمتر کار می کنند. این نویسندگان به سادگی خلاصه ای از مطالب مرتبط با مبهم را در زیر عناوین جمع آوری می کنند. بیایید با آن ها زحمت نکشیم. همانطور که می بینید ، داوران وقت خود را صرف گفتن زیاد نکردند. آنها فقط گفتند نه.

بله ، این یک بایگانی کوچک افسرده است. موافقم. کابینه ای از امیدهای خرد شده و وقت تلف شده ، مجموعه ای از فرصت های از دست رفته. اما مقاله شما نیازی به پایان یافتن در اینجا در تاریکی ندارد ، اما همه آن ها توسط منتقدان منفی خوانده نشده اند. به اتاق بعدی نگاه کنید. آن ردیف بزرگ کابینت های تشکیل پرونده؟ به آنجا بروید تا در نور. اینها برگه های زنده هستند. آنها در اینجا هستند ، مطمئناً حفظ شده اند ، اما آنها نیز در جهان هستند. آنها مقالاتی هستند که نویسندگان آنها می دانند چگونه از تله هایی که من فقط در مورد آنها گفتم ، جلوگیری کنند. نویسندگان آنها فقط یک مقاله ادبیات نمی نوشتند ، زیرا در صورت عدم انتشار ، خواندن مورد نظر برای دکترا را ضایعات می دیدند. (سلام ، آنها را از طریق دکترا گرفت ، که به سختی اتلاف وقت است).

آن دسته از نویسندگان مقالات ادبیات منتشر شده ژورنال مناسب را انتخاب کردند. آنها مشخص بودند که چه نوع کاغذی را می نویسند ، برای چه کسی و چرا. آنها زاویه داشتند. آنها " صدا " و حرفی برای گفتن داشتند. آنها یک نکته داشتند ، یک استدلال.

اکنون زمان رسیده است این سفر کوچک ما است. درست قبل از رفتن باید دوباره بگویم که بدیهی است که کاملاً ممکن است و قادر به نوشتن مقاله ادبیات و انتشار آن هستید. با مثال های رد شده ای که به شما نشان داده ام ، کنار نگذارید. فقط عناوین کشوها را به خاطر بسپارید و مطمئن شوید که در بایگانی مقالات گمشده در اینجا ، تاریک و خوانده نشده به پایان نمی رسید.

خوب برو اکنون بنویسید.

+ نوشته شده در  سه شنبه 19 آذر 1398ساعت 4:06  توسط خانم یزدانی